برشی از حال و هوای رفسنجان در بحبوحه انقلاب/مردم با خونِ ریخته شده بر زمین، روی دیوارها « مرگ بر شاه» نوشتند
تاریخ انتشار: ۶ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۵۱۲۴۱۶
رفسنجان به قم ثانی مشهور است زیرا در رفسنجان که شهری مذهبی بود و از طاغوت و تحکم ظلم به مردم نفرت داشت اولین پایه های انقلابی شکل گرفت؛ روحانیون زیادی برای تبلیغ به رفسنجان و کشکوئیه می آمدند و بسیاری از خانواده های این منطقه از آنها حمایت می کردند.
خبرگزاری شبستان- رفسنجان؛ مریم رضایی کمال آبادی:
چهل سال است که در سایه پیروزی انقلاب اسلامی با آرامش و امنیتی که مرهون خون شهدا است، زندگی می کنیم و هر ساله این پیروزی را جشن می گیریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
تنها مجروح بالای 50 درصد رفسنجان(69 درصد) است؛ می خواهیم از اوضاع آن زمان چکیده ای خاطرات روایت کند تا با نشر آن، امید که ارزش ها و آرمان های انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی که از ثمره خون بسیاری از شهدا است، برای نسل جوان و نوجوان که آن دوران را لمس نکرده اند تبیین شود و این نسل از این ارزش ها و آرمان ها به خوبی محافظت کنند و بدانند که دشمن در تخریب این نظام و انقلاب اسلامی ایران تمام همت خود را به کار گرفته است.
صبح یکی از روزهای بهمن و هوا لطیف و آفتابی؛ به آدرسی که از بنیاد شهید و امور ایثارگران و جانبازان شهرستان رفسنجان گرفتم، می روم: شهرک والفجر2، خیابان مقداد، کوچه عمار پلاک 10، زنگ در خانه را به صدا درآوردم، مردی از سلاله سادات در را به رویم باز کرد، مردی که کوچه پس کوچه ھای رفسنجان، او را به فروتنی و نجابت می شناسند؛ با آن چھره نورانی مرا به داخل خانه اش دعوت کرد.
عصایی که در دستش بود حدس زدم که پایش از دوران انقلاب مجروح شده و این یادگار مجروحیت دوران انقلاب را 40 سال است که نگه داشته است؛ آن طور که خودش می گوید:
سید ابوالحسن مرعشی، اهل کشکوئیه از توابع رفسنجان در سال 1342 در خانواده ای مذهبی متولد شد، مادرش را در زمان طفولیت از دست می دهد؛ 9 خواهر و برادر هستند که پدر و دو برادرش روحانی هستند؛ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و ادامه تحصیل مدرک خود را در رشته حقوق و قضا می گیرد؛ گرچه در این رشته فارغ التحصیل شده اما در این زمینه شاغل نشده و از آنجایی که کار در امر قضاوت بسیار سخت و پیچیده است فقط به افزایش اطلاعات خود در این زمینه بسنده کرده و در امر کشاورزی که عقیده دارد پر برکت است مشغول به فعالیت است.
او دارای چهار فرزند است؛ از دخترها دو نفرشان دانشجو و یکی محصل و تنها پسرش دانشجو است.
*** فعالیت های انقلابی شما چگونه آغاز شد؟
دو تا از برادرانم در شهر مقدس قم طلبه بودند و من هم دوران دبیرستان را به آنجا می رفتم و درس می خواندم، در آن سالها در شهر قم زمزمه حرکت های انقلابی به گوش می رسید و انقلاب در سال 1356 به اوج خود رسید، آنجا معمولاً اواخر شب ها تظاهراتی توسط مردم انقلابی که از ظلم و ستم طاغوتیان و شاهان دست نشانده غربی ها خسته شده و به دنبال آرامشی در کشور بودند انجام می شد؛ یکی از این روزها- 19 دی سال 1356- تظاهرات ادامه داشت تا اینکه تابستان از راه رسید و من راهی رفسنجان شدم، آن زمان من جوانی 17 ساله و اهل ورزش فوتبال بودم.
از اینکه این حرکت انقلابی که در شهرهای مقدسی مانند قم و مشهد و دیگر جاها و در رفسنجان هم بود؛ خوشحال بودم که این حرکت در سراسر کشور همه گیر است و من هم باید در این راستا نقشی مثبت از خود ایفا می کردم. به دنبال شعارنویسی بر روی دیوارها بودم و شب ها در کوچه ها با تنی چند از دوستان بر روی درب منازل و مغازه ها شعار «مرگ بر شاه» می نوشتیم.
رفسنجان به قم ثانی مشهور است زیرا در رفسنجان هم که شهری مذهبی بود و از طاغوت و تحکم ظلم به مردم نفرت داشت اولین پایه های انقلابی شکل گرفت به طوری که در آن زمان روحانیونی از جمله حجت الاسلام دُری نجف آبادی و حجت الاسلام عبدوس برای تبلیغ دین به کشکوئیه می آمدند و بسیاری از خانواده های این منطقه از آنها حمایت می کردند؛ یکی از تظاهرات ها در این منطقه در نیمه شعبان سال 1357 بود و روحانیون را حمایت می کردیم و از آنجایی که پدرم از روحانیون بود و خانواده ام مذهبی، پدر هم با افراد مبارز انقلاب از جمله آقای کرباسی از مبارزین انقلاب در کشکوئیه و حجت الاسلام حاج شیخ عباس پورمحمدی که از ستون های انقلاب در این شهر بودند در ارتباط بود.
در این ارتباط ها کتاب های مذهبی و انقلابی، اعلامیه و نوار از سخنان امام(ره) برای پخش کردن رد و بدل می شد که من با آقای کرباسی و برادران و دوستانم آنها را پخش می کردیم، روزها کارمان همین بود؛ یکی از این روزها به دلیل برگزاری تظاهراتی در کشکوئیه، معاون پاسگاه در کشکوئیه که مأمور دولتی بود کشته می شود و پس از آن تیمی از نظامی ها برای دستگیری یکی از روحانیون به این منطقه آمد؛ ترس و وحشت در مردم ایجاد شد اما باز هم مردم از پا نمی افتادند.
ژاله ای خونین و عمق نارضایتی مردم از رژیم پهلوی
سید ابوالحسن در کلامش آرامش موج می زد و از واقعه تلخ مجروحیتش در بحبوحه انقلاب و همان روزهایی که در میدان ژاله تهران قیام خونین رخ داد و او نیز در رفسنجان مجروح شد چنین می گوید:
نارضایتی هایی که شاه و دست اندرکارانش برای ملت شریف ایران به بار آورده بودند آتش خشم این ملت را برافروخته بود، به طوری که تظاهرات علیه این طاغوت از سال های 1342 به بعد در ایران آغاز شده بود اما شاه، بهایی به این تظاهرات و نارضایتی های مردم نمی داد.
تا اینکه در سال 1356 تظاهرات و نفرت مردم از این دست نشانده غربی ها بیشتر و بیشتر شد و به اوج خود رسید، یکی از این تجمعات در روز 17 شهریور 1356 در میدان ژاله تهران بود که در پی سرعت گرفتن حرکت انقلابی مردم در سال 1356 شاه برای حفظ قدرتش مجبور شد که به ارتش و نیروهای انتظامی برای خاموش کردن این تظاهرات متوسل شود.
شاه از عمق نارضایتی مردم آگاه نبود و به همین دلیل بر این نارضایتی ها دامن زد و حرکت های انقلابی مردم را به سخره گرفت که با این اقدامش فاجعه خونین 17 شهریور در میدان ژاله تهران رقم خورد و این فاجعه باعث شد که مردم از سراسر کشور این عمل ننگین او را محکوم کنند و دست به تظاهرات و مخالفت های عمومی با رژیم پهلوی زدند.
در آن زمان فکر نمی کردیم که انقلاب رخ دهد و جوی مذهبی و انقلابی بر شهرهای مذهبی از جمله قم، مشهد، تبریز و شیراز و دیگر جاها حاکم بود و وقتی شورشی در شهرهای مذهبی رخ می داد در شهرهای دیگر هم جرأت این کار نمایان می شد.
*** چه شد که مجروح شدید؟
در تهران در روز 17 شهریور سال 1357 بود که در میدان ژاله چندین گل نوشکفته پرپر و شهید شدند، برای این شهدا چهل روز ایران عزادار شد و همزمان در سراسر کشور چهلم این شهدا در روز 24 مهرماه همان سال برگزار شد در همین روز که در مسجد جامع کرمان هم تظاهراتی برپا بود نیروهای شاه این مسجد را به آتش کشیدند و همزمان در رفسنجان هم با برگزاری چهلم این شهدا، تظاهراتی علیه طاغوت برپا شد و شعار مرگ بر شاه، استقلال آزادی جمهوری اسلامی و الله اکبر بر آسمان شهرمان طنین انداز شد.
در رفسنجان از طرف رژیم پهلوی گروهی تشکیل شد که شعار جاوید شاه را سر می دادند و در تهدید نیروهای انقلابی شورش می کردند و به ضرب و شتم مردم می پرداختند، در این روز من دستم پر از اعلامیه بود که شناسایی و توسط مأمورین مجروح شدم، آنها با خودرو شان قصد زیرگرفتن من را داشتند که چند بار به من زدند و مردم انقلابی با این حرکت خودرو مخالف بودند، شورش کردند و خودروی نظامی ها فرار کرد و از صحنه دور شد.
مردم مرا به بیمارستان واقع در میدان فردوس که به بیمارستان شاه معروف بود و الآن به دانشکده پزشکی تغییر نام داده، انتقال دادند البته برخی مردم با ضرب و شتم های نظامیان که مصدوم شده بودند به صورت سرپایی مداوا شدند. آن روز این تظاهرات در ابتدای خیابان سی متری فعلی رخ داد که افراد حاضر در این صحنه با دیدن مجروحیت من انزجارشان از این نیروها بیشتر شد به طوری که مردم با خونی که از من بر زمین ریخته شده بود بر در و دیوار مرگ بر شاه را نوشتند.
آیت الله صدوقی و حمایت های ایشان از مجروحان انقلاب در بیمارستان یزد
در بیمارستان شاه رفسنجان 12 ساعت تحت مراقبت بودم اما چون ضربه شدیدی به پای راستم وارد شده بود تنها دکتر هندی مستقر در این بیمارستان تشخیص داد که پایم را قطع کنند اما افراد انقلابی از جمله حجت الاسلام شیخ حسین هاشمیان و حجت الاسلام پورمحمدی من را برای مداوا به بیمارستان گودرز یزد که تجهیزات کامل و پیشرفته داشت انتقال دادند، بیمارستان گودرز یزد شخصی بود و زیر نظر آیت الله صدوقی اداره می شد و ایشان از کل مجروحان انقلاب که از شهرهای مختلف کشور به آنجا منتقل می شدند، حمایت می کرد.
آیت الله صدوقی وقتی از من عیادت کرد، دکتر به وی گفت زخم این پا عمیق و در حال وخامت است و پا باید قطع شود و مجبور شدم پای راستم را به زیر تیغ جراح بسپرم. یک ماه آنجا بودیم وقتی به حسابداری بیمارستان مراجعه کردیم گفتند هزینه جراحی 90 هزار تومان می شود که حساب شده؛ آیت الله صدوقی در استان و کشور حرف اول را می زد یار دیرین امام راحل بود امام جمعه یزد بود.
22 بهمن و شنیدن پیروزی انقلاب؛ نزدیک بود از خوشحالی شوکه شوم
سید ابوالحسن که اشک شوق داشت گفت از زمانی که از بیمارستان یزد به خانه آمدم تا پیروزی انقلاب طولی نکشید اما دورادور فعالیت های انقلابی من ادامه داشت.
وی افزود: عده ای تا همان روزی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید برای ما دلسوزی می کرند و بر این باور بودند که یک انسان معلول که از پا فلج شده نمی تواند کار و شغلی به دست آورد اما در جواب آنها گفتیم ما نیت مان این بود که با شاه مبارزه کنیم و طاغوت را از بین ببریم؛ تا سال 1357 و پیروزی انقلاب اسلامی هم به مداوای پای دیگرم که آن هم در تظاهرات همان 24 مهر سال 56 مجروح شده بود پرداختم و هم درس می خواندم، کم کم 22 بهمن از راه رسید روزی که گفتند شاه رفت و انقلاب پیروز شد نزدیک بود از خوشحالی شوکه شوم، خبر خیلی خوشحال کننده ای بود حس و حال ما فقط مبارزه با طاغوت بود به نحوه چگونگی پیروزی فکر نمی کردیم و با نیت پیروزی بود اما فکر نمی کردیم کی این پیروزی به ثمر برسد.
از آن روزی که انقلاب پیروز شد، پای راستم را مصنوعی گذاشتیم. اوایل راه رفتن با پای مصنوعی سخت بود پای مصنوعی چوبی سختی بود که با سختی راه می رفتم و الان امکانات پیشرفته است و پاهای مصنوعی خوبی در اختیار افراد می گذارند.
بعد از پیروزی هم فعالیت های زمان جنگ و کارهای تبلیغاتی برای جنگ را انجام می دادم حتی دوست داشتم به جبهه بروم و از میهنم دفاع کنم، به کرمان هم رفتم تا اعزام بشوم ولی مسئول اعزام گفت همین پشت خط بهتر می شود از شما استفاده کرد.
***رژیم طاغوت، چه پیامدهایی در رفسنجان داشت؟
مرعشی به برخی از آثار طاغوت در رفسنجان پرداخت و گفت: دوران قبل از انقلاب دو سینما در رفسنجان وجود داشت از جمله آنها سینما امید بود که در این دو سینما فیلم های مستهجن اکران می شد و در رفسنجانی که هیج فردی بی حجاب نبود این فیلم ها اکران می شد.
یکی دیگر از این آثار، ظاهر شدن کارمندان زن آمریکایی مجتمع مس سرچشمه در خیابان های این شهر از جمله در خیابان ششم بهمن رفسنجان بود که بدون حجاب می آمدند، آنها یا مسیحی یا یهودی بودند طبق دینشان رفتار می کردند هیچ کس هم توقعی نداشت که حجاب اسلامی را رعایت کنند اما در این شهر مذهبی رفسنجان عرف نبود ولی این امر تأثیرات بدی ممکن بود بر رفسنجان بگذارد شاید کم کم گرایش به بدحجابی در این شهرستان رواج پیدا می کرد.
*** وضعیت کنونی کشور را چطور تشریح می کنید؟
خدا را شاکریم که مستشاران و مستعمران آمریکایی که منافع معادن مس را به یغما می بردند از این مجتمع مس و از ایران رفتند و بعد از انقلاب این مجتمع به دست ایرانی ها افتاد و در حال اداره کردن است.
از نظر تقسیمات ارضی هم تمام اراضی در روستاها و شهرها دست افرادی خاص و خوانین بود و به کشاورزان و روستاییان ظلم می شد و می دیدیم یک نفر خان هر زمینی بود می گفت مال من است و کشاورز باید کار می کرد و حقوق را هرجور که خان می خواست پرداخت می شد. شاید از اول صبح تا غروب کار می کرد و تنها یک یا دو کیلوگرم گندم مزد دستش بود تا برای اهل و عیالش در خانه ببرد و این بود کارگری و دستمزد آن زمان؛ که به حمد و سپاس خداوند الان حقوق کارگری گرچه کم است ولی از دوران قبل از انقلاب خیلی بهتر است و بعد از انقلاب به کشاورزان و روستاییان هم زمین واگذار شده است تا خود آقای خود باشند نه وابسته به خوانین.
الان امکانات در یک روستای دورافتاده با شهر فرقی ندارد مخابرات، گاز، تلفن و آب، برق و دیگر امکانات و زیرساخت ها در همه جای ایران به طور یکسان است و همه از این نعمت های خدادادی بهره مند هستند و این از برکات نظام مقدس جمهوری اسلامی و انقلابی است که خون هزاران شهید به پای آن ریخته شده است؛ مردم خود صاحب انقلاب هستند در هر خانواد ای می بینی یا شهید دادند و یا رزمنده دارند و به نحوی با انقلاب در ارتباط بودند.
هدف ما و تمام مردم از ایجاد انقلاب در ایران این بود که کشورمان از حالت استبداد و ظالمیت پادشاهان و از حالت حاکمیت روح خشک آن دوران به در آید و به سرزمینی با رویشی سبز و طراوت انقلابی در دنیا تبدیل شود.
سید ابوالحسن مرعشی که در سال 74 ازدواج کرده، درباره آن می گوید: دنبال همسری مذهبی و انقلابی بودم که یک جانباز را باور کند لذا یکی از برادرانم که در منطقه زرند استان کرمان در زمان انقلاب مبلغ دین بود و در روستای جرجافک چندین سال تبلیغ می کرد و منبر می رفت در یک خانواده ای مذهبی ساکن بود که آن خانواده از حامیان روحانیون دوران قبل انقلاب بودند و ما کم کم با آن خانواده آشنا شدیم و با دختری از آن خانواده ازدواج کردم.
***سخنی با مسئولان؟
وی می گوید: از عملکرد مسئولان، پارتی بازی ها، گرانی ها و ... که موجب می شود مردم دلسرد شوند گله دارم؛ دولت باید به مردم رسیدگی کند چون این مردم بودند انقلاب را به وجود آوردند و باید اختناق و خفقان دوران قبل از انقلاب و نیز دستاوردهای بارز 40 سال پیروزی انقلاب را برای نسل جوان تشریح کرد جوانان در آن زمان نبودند و آن دوران را لمس نکردند.
وی گرانی ها را یکی دیگر از علت های دلسردی مردم بیان کرد و افزود: دلار به مرز 18 هزار تومان رفت که طبیعتاً قیمت اجناس هم به همان میزان افزایش یافت اما با پایین آمدن دلار قیمت همه اجناس همان بالا مانده نه تنها پایین نمی آید بلکه روز به روز افزایش می یابد، برخی افراد برای تهیه جهیزیه فرزندانشان به مشکل برخورده اند یک دستگاه یخچال فریز 8 ماه پیش 5 میلیون تومان بوده که در حال حاضر همان یخچال فریزر الان 25 میلیون تومان است، تا کی والدین می توانند پس انداز کنند تا یک وسیله جهاز بخرند و برخی ها نیز خواستگار دخترشان را رد می کنند، در شرایط فعلی تهیه جهاز مختصر شاید 100 میلیون تومان بشود که خانواده ها از تهیه آن عاجز هستند.
*** پیام انقلاب باید تبیین شود
فاطمه دختر سید ابوالحسن مرعشی که دانشجوی سال اول رشته مهندسی پزشکی در یکی از دانشگاه های تهران است می گوید: «پدران ما و هم سن و سالان آنها برای بیرون کردن طاغوت و برچیده شدن بساط ظلم از این مملکت سختی های فراوانی را متحمل شدند و برای بهتر شدن زندگی مردم مرارت های بسیار کشیدند.
در طول 40 سال پیروزی انقلاب دستاوردهای مهمی در همه حوزه ها و عرصه ها اعم از علم و دانش، هسته ای، نانو، ورزش، بهداشت، فنون نظامی و غیره به دست آمده است که ناشی از همین انقلاب کردن مردم در همه نقاط ایران در سالهای 1342 تا 1357 بوده است؛ در انقلاب اسلامی امنیت و آرامشی که در کشورمان موج می زند در بسیاری از کشورهای جهان این امنیت وجود ندارد لذا باید پیام ها و دستاوردهای انقلاب برای همگان به ویژه نسل جوان تشریح و تبیین شود.
انقلاب اسلامی به آسانی به دست نیامده و باید برای حفظ آرمان ها و ارزش های این انقلاب که خون بسیاری از شهدا و جوانان پای آن ریخته شده و عالمان مجاهد بسیاری در کنار حضور همیشه در صحنه مردم و ملت ایران از جمله امام راحل، حضرت امام خامنه ای، بهشتی ها، باهنرها، صدوقی ها و خیلی دیگر از عالمان به این انقلاب معنا بخشیدند؛ تلاش کنیم.
انقلاب اسلامی حق همه آن مسلمانان و کسانی است که آزادی خواه هستند؛ آزادی به معنای واقعی، کما اینکه انقلاب اسلامی ایران از بدو تولدش در 40 سال پیش هر روز شاهد صدور آن به کشورهایی همچون یمن، عراق، فلسطین، افغانستان و دیگر کشورها هستیم و به گفته رهبر معظم انقلاب اسلامی باید در گستردگی صدور این انقلاب به آن سوی مرز ها تلاش کنیم تا همگان از این انقلاب بهره مند شوند.»
پایان پیام/605
منبع: شبستان
کلیدواژه: انقلاب اسلامی مجلس کانون های فرهنگی هنری مساجد آمریکا چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی خبرگزاری شبستان انقلاب ایران بیرجند مراجع و علماء رفسنجان دوران رژیم پهلوی انقلاب اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۵۱۲۴۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ظهور تحول در دانشگاه های جهان را باید نتیجه خون‌های ریخته شده در غزه دانست
به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب، ماموستا ملاقادر قادری امروز در دیدار جمعی از پاسداران، بسیجیان، فرهنگیان و کارگران در مسجد قبا شهرستان پاوه در سخنانی اظهار داشت: خداوند را شاکرم، به روح حضرت خاتم درود می‌فرستم، یاد شهیدان انقلاب اسلامی و امام بزرگوار را گرامی می‌دارم و برای مقام معظم رهبری و مسئولان خدوم و دلسوز نظام، آرزوی سلامتی و عزت را دارم.
امام جمعه شهرستان پاوه گفت: ایام و مناسبت‌های پیش رو، هفتۀ عقیدتی سیاسی سپاه، هفتۀ معلم و روز کارگر را تبریک عرض می‌کنم و حضور برادران و خواهران محترم را گرامی می‌دارم.
این عالم اهل سنت تصریح کرد: از روز تشکیل نهاد مقتدر سپاه در کنارش از همان سال ۱۳۵۸ همواره افرادی دلسوز برای نماز و توجیه و تربیت وجود داشته‌اند.
ماموستا قادری افزود: در سال ۱۳۶۲ به امر بنیان‌گذار جمهوری اسلامی (ره)، در استانها و سپس شهرستان‌ها انسان‌های شایسته‌ای به‌عنوان نمایندگان ولی‌فقیه معرفی شدند. حضور این افراد بحمدالله جایگاه فکری و تربیتی خاصی به نیروهای مسلح ما داده و تا امروز در چهار دهه و اندی موفق بوده‌اند؛ لذا خدمت حاج‌آقای عبدی پور و دوستانش در عقیدتی سیاسی ناحیۀ مقاومت بسیج سپاه پاوه و فرماندهی محترم سپاه پاوه خسته نباشید و این ایام را هم تبریک و تهنیت عرض می‌کنم.
وی در ادامه با اشاره به روز معلم و جایگاه معلم در جامعه عنوان کرد: با شهادت شهید مطهری که روز شهادتش به‌عنوان روز معلم و سپس هفتۀ معلم نام‌گذاری شده، تحول خاصی در نظام آموزشی ایجاد شد، این بزرگوار هم خون و هم آثارش در جمهوری اسلامی، در دانشگاه‌ها و مدارس و کل جامعه اثرگذار شد و برای همه ما سرمایه‌ای معنوی گردید.
امام جمعه شهرستان پاوه گفت: به نظر بنده دو کتاب شهید مطهری به نام‌های "خدمات متقابل اسلام و ایران" و "جاذبه و دافعۀ علی (ع)" پیام ویژه‌تری دارند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: امسال در تهران با مسئولان ملاقاتی داشتم و عرض کردم باید یکی از ما قلم به دست بگیرد و در خصوص خدمات ما به جمهوری اسلامی و خدمات جمهوری اسلامی به ما کتابی بنویسد چون هم ما به جمهوری اسلامی خدمت کرده‌ایم و ۴۵ سال بر فکر خود ایستاده‌ایم و شهید داده‌ایم و هم جمهوری اسلامی در خدمت به ما در حد توان دریغ نکرده است. هنوز کسی حاضر نشده چنین کتابی بنویسد تا مسئولینی که به پاوه وارد می‌شوند بدانند چه خدماتی انجام گرفته است؛ معتقدم شهید مطهری در این کتاب از اسلام و ایران دفاع شایسته‌ای کرده است.
ماموستا قادری اضافه کرد: کتاب دوم هم جاذبه و دافعه است، ما مسئولین اگر این دو خصلت را نداشته باشیم در زندگی موفق نخواهیم بود. باید ما نسبت به دوستان جاذبه و نسبت به کسانی که قابل اصلاح نیستند، دافعه داشته باشیم.
وی بیان داشت: شخصی نزد حضرت علی (ع) رفت و گفت: یا علی احبک و احب معاویة بن ابوسفیان؛ هم شما و هم معاوین بن ابوسفیان را دوست دارم. حضرت علی فرمود: «أنتَ أعمی» شما بصیر نیستید. خط من و معاویه جدا از هم است لذا باید بین من و معاویة بن ابوسفیان یکی را دوست داشته باشی.
امام جمعه شهرستان پاوه گفت: پس اگر شما کارگزار جمهوری اسلامی هستید و جمهوری اسلامی را قبول دارید، باید خط دیگری را نپذیرید چون باعث نفاق می‌شود و اگر مخالف جمهوری اسلامی هستید روی پای خود بایستید؛ اما اگر هر دو را قبول کنید، بصیرت ندارید.
ماموستا قادری تصریح کرد: جایگاه معلم در آیین ما مهم و ارزشمند و آسمانی است. خداوند و پیامبر ما معلم‌اند. پس معلم شایسته، خلیفة الله و جانشین رسول‌الله است و معلمان و اساتید مدارس و دانشگاه پدران معنوی فرزندان ما هستند و بچه‌های ما را معلمان به مقصد می‌رسانند.
امام جمعه شهرستان پاوه در ادامه با اشاره به نقش کارگران در جامعه، یادآور شد: پیامبر عزیز ما در لحظۀ آخر خداحافظی فرمودند: سه اصل را فراموش نکنید. ۱-نماز ۲-زکات ۳-احترام خدمتگزاران و کارگران و افراد زحمتکش جامعه.
وی افزود: به کارگران عزیز هفتۀ کارگر را تبریک عرض می‌کنم به آنان خسته نباشید می‌گویم. زحمات کارگران عزیز مورد احترام ماست امید است مسئولان محترم و کارفرمایان عزیز در فکر زندگی و معیشت کارگران باشند.
ماموستا قادری در بخش دیگری که از سخنان خود عنوان کرد: همه شما شاهدید در دنیا در دانشگاه‌ها تحولی در حال ظهور است؛ در طول هفتۀ گذشته تا به امروز در ۷۵ دانشگاه آمریکا حرکتی شروع شده که دولت آمریکا را سرافکنده کرده است و تا این لحظه ۹۰۰ استاد دانشگاه و دانشجو را دستگیر کرده‌اند.
امام جمعه شهرستان پاوه گفت: دانشجویان و اساتید می‌گویند: کشتن انسان‌ها در سرزمین فلسطین و غزه را متوقف کنید. آن دانشجویان کاری با اسلام و قرآن و عقیدۀ مردم غزه ندارند ولی به عنوان یک اصل انسانی به دفاع از انسانیت و شرف، خود را زیر پای پلیس آمریکا قرار می‌دهند و در روبروی کاخ سفید ۵ هزار نفر نماز می‌خوانند. این موضوع خیلی مهم است. این‌ها همه نتیجۀ خون‌هایی است که به‌ناحق در غزه ریخته می‌شود.
ماموستا قادری تصریح کرد: پس از یک بعد نوای الله‌اکبر دارد در کنار کاخ سفید طنین انداز می شود و از بعد دیگر ۹۰۰ استاد و دانشجوی آمریکایی به خاطر دفاع از ملت مظلوم فلسطین در زندان هستند. حیف است ما کردها از این حرکات نوعی دیگر تفسیر کنیم. آفرین بر این دانشجویان، آفرین بر شرف آنها و ننگ تاریخ به حاکمان آمریکا و اسرائیل و غرب؛ نقش والای معلمان در توسعه و تعالی کشور شایسته تکریم و سپاس است.
انتهای پیام/
گزارشگر قديمى راديو دار فانى را وداع گفت